از ویکیسایت، دانشنامهٔ علمی
حملهٔ مغول به ایران | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بخشی از حملههای مغولان | |||||||
مسیر حرکت چنگیز خان و فرماندهان او |
|||||||
|
|||||||
جنگندگان | |||||||
امپراتوری مغول | امپراتوری خوارزمشاهیان | ||||||
فرماندهان | |||||||
چنگیزخان هولاکو جوجی چغتای اوگتایخان تولیخان سبتای جبه نویان قوبلایخان |
علاءالدین محمد خوارزمشاه جلالالدین خوارزمشاه غایرخان تیمور ملک |
||||||
نیروها | |||||||
در حملهٔ چنگیز به اعتقاد مورخین امروزی ۱۵۰٬۰۰۰ تا ۲۰۰٬۰۰۰ نفر[۱] | به علت ادغام نظامیان با مردم غیرنظامی مشخص نیست. | ||||||
تلفات | |||||||
نامشخص | نامشخص |
گاهشمار حمله مغول به ایران | ||
---|---|---|
رویدادهای مهم در حمله مغول به ایران | ||
۶۱۶ | حمله به شهر اترار | |
۶۱۶ | اشغال بخارا | |
۶۱۶ | اشغال سمرقند | |
۶۱۶ | امان خواستن نیشابور از سپاه سبتای وجبه | |
۶۱۶ | اشغال اترار پس از ۵ ماه محاصره | |
۶۱۶ | تصرف خجند | |
۶۱۷ | سقوط پایتخت کهنه گرگانج | |
۶۱۷ | اسارت ترکان خاتون و حرم سلطان محمد خوارزمشاه | |
۶۱۷ | تصرف و قتل عام مردم ری | |
۶۱۷ | شورش و محاصره نیشابور و کشته شدنتغاجارنویان داماد چنگیز خان | |
۶۱۷ | مرگ سلطان محمد خوارزمشاه | |
۶۱۸ | پیروزی جلالالدین در جنگ پروان | |
۶۱۸ | حملهٔ دوم به همدان و قتل عام مردم | |
۶۱۸ | تصرف شهرهای خراسان مرو، بیهق(سبزوار)، نسا، ابیورد و هرات | |
۶۱۸ | قتل عام مردم پس از شورش در شهرهای نیشابور (دهم صفر)، هرات ومرو | |
۶۱۸ | تسخیر طالقان خراسان | |
۶۱۸ | قتل عام مردم بامیان | |
۶۱۸ | جنگ سند گریز جلالالدین خوارزمشاه بههند | |
۶۱۹ | تصرف و قتل عام هرات پس از شش ماه و هفده روز محاصره | |
۶۱۹ | بازگشت چنگیز خان به چین | |
۶۲۰ | بازگشت جلالالدین خوارزمشاه از هند به ایران | |
۶۲۸ | مرگ جلالالدین خوارزمشاه | |
۶۵۳ | آغاز حمله هلاکو خان | |
۶۵۴ | سقوط قلعه الموت | |
۶۵۴ | تشکیل حکومت ایلخانان مغول در ایران |
حملهٔ مغول به ایران به سه لشکرکشی مغول به ایران اشاره دارد. این لشکرکشیها به تشکیل حکومتایلخانان مغول در ایران منجر شد. چنگیز خان پس از غلبه بر چین و قسمتی از آسیای میانه با خوارزمشاهیانهمسایه شد. خواست چنگیز خان بازکردن راه تجارتی بین ایران و چین بود و در ابتدای امر نسبت به سلطانمحمد خوارزمشاه ادب و احترام را رعایت نمود ولی این پادشاه که خیال تسخیر چین را داشت با تدابیر خصمانهٔ خود موجب تحریک غضب خان مغول را فراهم کرده و هجوم او را به ممالک اسلامی باعث گردید. حملهٔ مغول در پی واقعهٔ قتل ۴۵۰ بازرگان مسلمان مغولی در شهر اترار آغاز شد. شروع نخستین لشکرکشی در سپتامبر سال ۱۲۱۹ میلادی (پائیز ۶۱۶ ه ق) و به فرماندهی چنگیز خان بود. سلطان محمد خوارزمشاه در همان سال با سپاهی به مبارزه با مغول برآمد ولی از جوجی پسر چنگیز شکست خورد و از آن پس تصمیم گرفت که از مواجهه با لشکر مغول خودداری کند. چنگیز جهت دستگیری سلطان محمد دو نفر از بزرگان لشکر خود را به تعقیب او فرستاد. سال بعد سلطان محمد در بستر مرگ، جلالالدین خوارزمشاه را به جانشینی خویش برگزید و جلالالدین بیش از ۱۰ سال بعد از مرگ پدر در برابر سپاهیان مغول ایستادگی نمود. دومین لشکرکشی در سال ۶۲۶ ه ق به امر اوگتای قاآن و به فرماندهی جرماغون نویان بود. این لشکرکشی به قصد پایان دادن به مقاومت جلالالدین خوارزمشاه و تسخیر مناطقی که باقیمانده بود، انجام شد. در پایان این دو حمله مغولان به سلطنت خوارزمشاهیان بر ایران پایان دادند و بسیاری از شهرهای خوارزمشاهی مانندسمرقند، مرو، بامیان، هرات، توس، نیشابور و پایتخت این سلسله گرگانج بکلی ویران شده و مردم آن قتلعام شدند. خط سیر تخریب و ویرانی فقط منحصر به شمال و شمال شرقی ایران نبود، در مرکز و غرب ایران نیز شهرهای ری، قم، قزوین، همدان، مراغه و اردبیل به کلی ویران شدند.
سومین لشکرکشی در سال ۱۲۵۴ میلادی (۶۵۴ ه ق) چهل سال پس از شکست و فرار سلطان محمد خوارزمشاه، با هجوم هولاکوخان به ایران آغاز شد. هلاکوخان در این لشکرکشی تسخیر قلعههای اسماعیلیهرا اولین هدف خود میشناخت. رکنالدین خورشاه آخرین خداوند الموت در تسخیر این قلعهها به هلاکو کمکهایی نیز کرد اما سرانجام در دنبال تسخیر این قلعهها، خود او نیز به هلاکت رسید بدین ترتیب دولت خداوندان الموت به پایان رسید. پس از این پیروزی بود که حاکمان مغول کوشیدند تا به جای ویرانی و قتلعام مردم بر آنان حکومت کنند. دفاع مردم در حملهٔ نخست مغولان در شهرهای اترار و خجند و هرات همچنین مقاومت اهالی خوارزم، نیشابور، هرات، طالقانِ خراسان و سمنان نشان از آن دارد که در حملهٔ نخست شهرهای مختلف در مقابل حملهٔ مغول به شدت مقاومت کردند اما نفاق سران کشوری و لشکری با یکدیگر و نداشتن یک فرماندهٔ مدبر و فرار خوارزمشاه و بیانضباطی کار نگذاشت که این همه مدافعات به نتیجهای قطعی منتج شود.
حمله مغول بیش از خسارتهای اقتصادی، صدمات فرهنگی و روحی برجایگذاشت. در این حمله مراکز علمی و فرهنگی از جمله کتابخانههای بسیاری سوزانده و ویران شد. شهرهای بزرگ بسیاری از بین رفت و به دنبال آن مراکز رشد و پرورش فکری به حداقل رسید. کاهش جمعیت و به اسارت گرفتن و فرستادن صنعتگران ایرانی به مغولستان باعث رکود اقتصادی در ایران گردید و تخریب قناتها و آبراهههایی که در طول قرنها ساختهشدهبودند، سبب رکود کشاورزی شد. پس از حملهٔ مغول شماری از دانشمندان که در این حمله جان سالم بدر برده بودند، به مناطق امن مانده از این حمله مانند آسیای صغیر و هند مهاجرت کردند. همچنین از اثرات دیگر آن رونق تجارت بین ایران، چین و کشورهای غرب ایران بر اثر ایجاد دولت واحد مغول و امنیت راهها بود.
بقیه در ادامه مطلب...